آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
باغ سفید
شعر.علمی.طنز.پند
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست... بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ... چشم هایم را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه مرگشان شده!
بقیشو توی ادامه مطلب بخونید.. ادامه مطلب ... |
|||
![]() |